فاطمه رهافاطمه رها، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات خواهر زاده نفسم

چراااا خاله جون

سلام یه دونه ی من خاله امروز بازم مامانیت حالش خوب نیست کلی دلش دردمیکرد همش گریه میکرد مامانیت عصری سرکار بود حالش بد شده بود زنگ زده بود ب بابایت که بیاد دنبالش بابایت حسابی ترسیده بود بیچاره بابایت اینقد ترسیده بود که وقتی اومده بود اینجا منظورم خونه بابابزرگیته اصلا نتونست بیاد تو خونه  بعدم رفت خونه خودتون مامانیت میگفت بغض گلوش رو گرفته بوده آخه فک کرده بوده برا تو اتفاقی افتاده می بینی چقد دوست دارن فاطمه رها زودی بیا خاله جووووووووووووووووون ...
25 ارديبهشت 1392

یه دونه آجی

سلام خاله جوون خوبی امروز خاله خیلی ناراحته آخه مامانت دیشب الکی باهام قهر کرد بعدمن ده بار ازش معذرت خواستم با اینکه خاله ی آدمی است که از هیچکس معذرت نمیخواد ولی مامانت اصلا معذرت خواهی منو قبول نکرد خاله دلش شکسته مامانیت از وقتی تو تودلشی خیلی زود ناراحت میشه ولی منم گناه دارم آخه چند بار معذرت خواستم قبول نکرد ولی من عاشق یه دونه آبجیم که مامان رها جونمه هستم بوووووووووووووس اجی بتول ...
23 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

سلام دردوونه خااه خوبی این وبلاگ رو خودم نساختم برات دادم خاله اسما برات ساخت ببخشید خاله ت یکم بی سواده الان توپنج ماه٢١روزه که توشکم مامانیت هستی امروز خاله کلی از روی شکم مامانت تورو بوس کرد مامانت هی خجالت میکشید میخواست خاله رو بزنه بعد هم رفتم گوشی آوردم صدای قلبت روگوش بدم گوشی سرد بود تو هی لگد زدی نذاشتی بسکه شیطونی ...
20 ارديبهشت 1392

لباسای رها

اینم خریدای مامانی وبابایی برا دخمر ی لباس 5تیکه خوشچل  اینم لباس ١٩تیکه رها جون   پتو خرسی رها کیسه خواب سنجابی             ...
19 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

رها ی خاله خاله جوون فردا روزه مادر امروز با زن داییت رفتیم کلی خرید کردیم برا مادرجونت وبی بی جونت مامانی تو هنو قراره بره بخره ولی فک نکنم امشب بتونه بخره آخه تو مامانی رو اذیت کردی مامانی یکم بی حاله خاله جوون امیدوارم سال دیگه باهم بریم برا مامانی ها خرید کنیم راستی نبودی مادرجونیت رو اذیت کردم ازم پرسید برا چی رفتی بیرون  چی خریدی گفتم هیچی روز مادر مباررررررررک ...
18 ارديبهشت 1392

برای عشقم

با من كه باشي هيچي نميخوام  دنيارو بي تو اصلا نميخوام       وقتي تو هستي    قلبم آروم   زندگي كردن با تو آسونه   بي تو من مردم زندگي سخته    هر كي كه با تو باشه خوشبخته ...
18 ارديبهشت 1392

دلتنگی

  ◄►בلتنگتـــ ڪـﮧ مے شوم   פֿوבم را בر آینـﮧ مے بینم   و בر چشمـانـم   تــو را تماشا مے ڪنم   ڪی مے شود   از آب و آینـﮧ ها برخیزے   و پیش בست هاے פֿـالیـم   بنشیــنے (؟)ܓܨ............................       ...
18 ارديبهشت 1392

چقدر قلبت زیباست

      چقدر قلبت زیباست روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست ای جان من ،مهربانی و محبتهایت،وفاداری و عشق این روزهایت،امیدی است برای خوشبختی فردایت میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی،امواجی از یاد تو را میخواهم در دریای خاطره های به یادماندنی همنفسمی، ای که با تو یک نفس عاشقم همزبانمی، ای...
18 ارديبهشت 1392